چشمهایی هستند که نور را نمیبینند خاطراتی، که به یاد نمیآیند لبخندهایی که لذتی نمیبخشند اشکهایی که دردی را نمیشویند! کلماتی، چون سیلی و احساساتی، که هستند… روحی هست که هیچ چیز تسلایش نمیبخشد. مرام المصری او دوزن دارد (۴۱۸)
روحی که هیچ تسلایش نمی دهد (۴۱۷)
از عشق قدیمی رها گشته ام (۴۱۵)
روحی ,تسلایش ,هست ,هستند… ,احساساتی، ,نمیبخشد ,که هیچ ,روحی هست ,هست که ,هستند… روحی ,هیچ چیز
درباره این سایت